از طریق نوشته های آقای میرویسی به وبلاگ آقای میثم مدنی رسیدم! درسته من وبلاگ هم کم و بیش میخونم و میخوندم! ولی خب مثلا سایت متمم رو یک سایت کاملا آموزشی میدونستم! وبلاگ آقای میرویسی و روزنوشته های آقای شعبانعلی نوشته های خودمونی که سطح سوادشون بالاتر از من هست ولی از وقتی سلسله پست های چرا کتاب بخوانیم آقای مدنی رو دارم میخونم کلا از نوشتن و نوشته های خودم نا امید شدم! ارزش نوشته های من منفی حساب میشه از صد در صد بودن اونها! ساختارمند، مفید ، راحت و خودمونی!
از نظر عقلی میگم بهتره نوشته هام رو پاک کنم و سایتم رو هم ببندم و آبروی وب فارسی رو نبرم:) ولی خب از یه طرفم میگم بعدا بهتر مینویسم قبلی ها رو پاک میکنم!! و خب خداروشکر مخاطب اصلا ندارم:) یعنی خب ۱۰ ۱۵تایی هستند که حرفی نمیزنند پس میشه فعلا لذت برد از تعداد پست ها و خالی کردن افکارم و بعدا هم پاکش کنم!
ولی خب خودم امیدوارم نا امیدی بهم غالب نشه و پاکش نکنم!
پاک نکن خوبه به نظر من که خودمونی و قابل فهمه👌
درسته ولی فایده ی کمی داره اگه کسی حتی یکنفر بخواد ببینه چی نوشنه و وقتش رو بخواد تو وبلاگ بگدرونه😅
سلام فاطمه خانم
امیدوارم حالتون خوب باشه و هنوزم به وبلاگ خودتون سر بزنید. (آخرین پست تون حدود دو ماه پیش بوده بنابراین نمیدونم هنوزم وارد وبلاگتون میشید یا نه و اصلا این کامنت خونده میشه یا نه)
منم حدودا دو ساله که وبلاگ شخصی دارم. حدود ۲۰۰ پست منتشر کردم که ۱۸۰ تاشون به لعنت خدا نمی ارزن. و ۲۰ تای باقی مانده هم حدودا یک و نیم لعنت ارزش دارن. 🙂
من با اینکه کم مینویسم و بی کیفیت ولی از خودم راضی ام. همین کم نوشتن و بی کیفیت نوشتن بهتر از هیچ کاری نکردنه. یا بهتر از وقت تلف کردن در شبکه های اجتماعیه.
منم گاهی به وبلاگنویسهای بزرگ و عمیق غبطه میخورم. اما اتفاقا این غبطه رو باید تبدیل کنیم به یه سوخت موشک. برای اینکه بتونیم به سمت اونها حرکت کنیم. شاید هیچوقت من به محمدرضا شعبانعلی نرسم. اما حداقل خودم میفهمم که تلاشم رو کردم. و این ارزشمنده.
امیدوارم از وبلاگنویسی ناامید نشده باشید و ادامه بدید. راستی کتاب شیب از ست گادین رو سرچ کنید و اگر خواستید بخونید، به نظرم براتون جالب خواهد بود. به ناامیدی از تلاش کردن و اینکه بفهمیم کی باید بیشتر تلاش کنیم و کی باید از دست تلاش برداریم میپردازه.
سلام اقا نوید
ممنون از نظرتون خیلی خوشحال شدم
بله متاسفانه وبلاگ خیلی وقته داره خاک میخوره! و سر نمیزنم فقط ایمیلهام رو چک میکنم!
علاوه بر ارزش نداشتن بعلت کنکور دادن و نداشتن مطالعه غیر درسی واقعا پست ها تکرار مکررات و نشخوار های ذهنی و دور باطل افکار در حیطه ناامیدی و امیدواری شده بود… حس میکردم شاید واسه کسی فایده نداشته باشه و وقتی کار مهمی انجام شد بعدش باید از تجربه ام بگم…. نمیدونم کارم درسته یا نه! ولی با نظرتون یکم با فکر فرو رفتم که شاید باز شروع کنم! به هر حال خاطره است حداقل برای خودم و تمرین جزئیات بیشتر نوشتن که تکراری نشه
خخخخخ
مشکلتون اینه که بازدید کننده ها حرف نمیزنن؟!
از این به بعد هر روز براتون کامنت میزاریم!
عجب کنجکاوی جالبی هست تو چند تا مطلب گفتید چرا حرف نمیزنین لعنتی ها !
خخخخخ
وای وای کجاست برم پاکش کنم😂😂 خاااک بر سرم