هر دفعه تصمیم میگیرم یه روزنه ای ایجاد کنم برای روزانه نوشتن وبلاگ، شکست میخورم!
فعلا درباره کتابهای رشد شخصی که صبح ها میخونم میخوام توضیحاتی بدم و نظرمو بگم و تجربه ای که باهاش دارم رو بنویسم امیدوارم این دفعه شکست نخورم!!
کتاب عزت نفس رو من از نیکی در فضای مجازی آشنا شدم.
و قبلا یه پادکست راجب عزت نفس گوش داده بودم و فهمیده بودم من اعتماد بنفسم خوبه ولی عزت نفسم نه! یعنی تو کتاب و تغذیه راحت میتونم حرف بزنم ولی خودم رو قبول ندارم و از این دست مشکلات دارم.
نیکی(بهنوش ) میگفت این کتاب خیلی کار داره و یکسال باید برای تمریناتش وقت بزارین.
امروز تو ده دقیقه روتین صبحی که درست کردم(روز اول هست هنوز) سه صفحه خوندم.
همون چندتا جمله اولش یه شروع جنجالی(ازنظر من) داشت.
که ناتائیل براندان میگه:
اگر عزت نفس را همان سلامت ذهن بدانیم در این صورت باید گفت کمتر موضوعی را میتوان یافت که تا این اندازع بررسی درباره آت فوریت داشته باشد.
و یه پاراگراف دیگه اش که ابعاد وسیع تری از عزت نفس رو نشونم داد باعث حیرتم شد که دقیقا من همین مشکلات رو دارم!
خلاصه اشو میگم: ناتائیل میگه شرایط زمانه ما ایجا میکنه رابطه خوبی با هویتمون و ارزش خودمون داشته باشم.
نبود حمیت فرهنگی سرمشق های ارزشمند و تغیر و تحول های سریع مارو تو مقطع خطرناکی از تاریخ قرار داده.
بی خبر از ماهیت خودمون، نه میدونیم کی هستیم نه میتونیم به خودمون اعتماد کنیم. ثباتی که در دنیا وجود نداره ما باید در خودمون ایجاد کنیم.
دقیقا مشکل من با خودم امینه اصلا ثبات ذهنی ندارم و تکلیفم با خودم و افکارم و خواسته هامو و اعتقاداتم روشن نیست!
و میگه کتاب درباره چهار پرسشه:
عزت نفس چیه؟
چرا مهمه؟
چطور زیادش کنیم؟
دیگران چه نقشی دارند در عزت نفس ما